بهانه شما چیست؟ چرا نمی توانید ترسیم کنید؟ :: یاقوت آرت

یاقوت آرت

عضویت در خبرنامه یاقوت
یاقوت در گوگل پلاس

آخرین نظرات
۰۱دی
شما بارها تجربه کرده اید؛ به قسمتی از یک کار هنری نگاه کرده اید و گرمایی درون قلبتان احساس نموده اید، زمانی که تلاش کرده اید تا چیزی شبیه آن انجام دهید، فقط توانسته اید چند خط تکه تکه بکشید. سرانجام منصرف شده اید. بیایید صادق باشیم، شما استعداد ندارید! یا یک تبلت یا مهارت های دستی بهتر. اما آیا واقعا شما نیاز دارید همه اینها را داشته باشید؟ 


من استعداد ندارم! آرزوی من این است که استعداد تو را داشتم! به نظر آشنا می رسد. درسته؟ شما معمولا این جمله را چندین بار به کسی که شما را تحت تاثیر قرار داده است، گفته اید. لطفا این کار را نکنید! این یک تعریف نیست بلکه یک توهین است! هنرمند زمانی که این جمله را می گویید چه ممکن است بشنود؟ «من اهمیت نمی دهم که تو چند ساعت برای پیشرفت مهارتت زمان گذرانده ای، من حسودی می کنم که تو ژن خوبی داشته ای که من به اندازه تو خوش شانس نبوده ام که آن را داشته باشم». یا بی ادبانه تر: «اگر من با ژن های خوبی متولد می شدم مثل تو خوب بودم» به عبارت دیگر شما این مفهوم را به آن کسی که شما را تحت تاثیر قرار داده است منتقل می کند که آنها خودشان کاری نکرده اند! 

 
«من حسودی می کنم به تو که با استعداد ذاتی به دنیا آمده ای و نیازی به یادگیری نداری» 

پس استعداد چیست؟ 
شما می توانید هرجایی بروید. از یک دوچرخه یا یک ماشین استفاده می کنید تا شما را زودتر به آنجا برساند. اما هنوز شما زودتر یا دیرتر به مقصد خواهید رسید. داشتن استعداد شبیه داشتن یک ماشین است. این یک کاتالیزور است، چیزی که فرآیند یادگیری را شتاب می بخشد. داشتن یک ماشین دلیل رسیدن شما به هدف نیست، این فقط کار را راحت تر می کند. 
افراد با استعداد ذاتی مشتاق ترسیدن کردن هستند چون آنها توانایی نگه داشتن یک مداد را دارند. والدین و معلم ها چیزی امیدبخش در خط خطی های بچگانه ی آنها دیده اند و هر تحسینی یک انگیزه ی کمکی به بچه است. این خط خطی ها در حقیقت «حماسه» نیست، آنها «زیبا» هم نیستند. شاید یک معلم بتواند چیزی را که کشیده شده است بدون توضیح ببیند و این کافی است. برای نگه داشتن یک بچه برای کشیدن بیشتر و بیشتر کافی است. زمانی که بچه های دیگری بازی های دیگری را پیدا می کنند که فکر می کنند از کثیف کردن کاغذ با مداد بهتر است، آن بچه کشیدن را ادامه می دهد. و سپس سال ها بعد شما هر دو را می بینید. این شخص می تواند یک تصویر واقع گرایانه را در چند ساعت بکشد و شما تنها می توانید یک مرد خطی بکشید. درست است، مهارت های شما از کودکستان پیشرفت نکرده است. حالا از خودتان بپرسید چرا؟!

خب الان خیلی دیر است، من باید زمانی که یک بچه بودم شروع می کردم! 
گفته می شود که شما به هفت سال نیاز دارید تا در یک مهارت کامل شوید. همه این بچه های با استعداد این را پیش از این داشته اند (یا تقریبا) قبل از آنها، اما شما هم هنوز مقدار زیادی وقت دارید! خبر خوب این است که شما حالا می توانید همه مدارک پیشرفت تان را جمع آوری کنید، از آموزش های اینترنتی استفاده کنید و از هنرمندان دیگر بازخورد بگیرید – شما دیگر بچه نیستید، بنابراین شما می توانید واقعا برنامه ریزی نمایید! و سوال پرسیدن از هنرمندان را که چقدر زمان برد تا به این مرحله برسید را متوقف نمایید. شما فقط می خواهید از جواب آنها استفاده کنید تا به خود بگویید که الان برای تلاش کردن بسیار دیر است. 
«کار سخت استعداد را تغییر می دهد زمانی که استعداد سخت کار نمی کند – Tim Notke» 


اما من نمی توانم حتی یک پیکره ی خطی بکشم! 
این چه معنی ای می دهد؟ شما اجازه ندارید؟ دستان شما زمانی که کاغذ را لمس می کنید، عکس العمل نشان نمی دهد؟ شما شاید سعی کرده اید که این جمله را بگویید اما درست به نظر نمی رسد. بنابراین دوباره، این چه معنی ای می دهد؟ دقیقا «روش درست» برای کشیدن یک پیکره چیست؟ 


این بدین معناست: تمام چیزی که می توانم بکشم یک پیکره ی بسیار خطی است. حالا خوشحال شدی؟ 
کاملا! چون یک پیکره خطی تمام چیزی است که نیاز دارید تا شروع نمایید. طراحی هر انسان با کشیدن یک پیکره ی خطی شروع می شود. کشیدن مانکن ها چیزی است که برای (شما یک ژست خلق می کنید) کشیدن یک پیکره خطی است و سپس از دانش آناتومی تان استفاده می کنید تا شبیه یک انسان واقعی شود. 


سیر تکاملی یک مرد خطی ! 

دانش آناتومی؟ باشه، حتما ... 
اما حواست باشد، هیچ کس با این دانش متولد نمی شود! هر بچه ی با استعدادی باید کشیدن این بخش هنری را که شما عاشقش هستید را یاد بگیرد. و آموختن چیزی است که شما می توانید بدون هیچ استعدادی آن را انجام دهید – شما کتاب ها را می خوانید و تمرین می کنید، مثل همیشه. بنابراین مهارت های فردی نیاز به کشیدن یک مرد خطی + دانش آناتومی = طرح یک انسان ، دارد. 


کالکشن کوچک ما از منابع آناتومی. نه آنها با استعداد خالی به دست نمی آید! 

دستان من زمخت هستند 
پس از پا یا دهان تان استفاده کنید. هرچیزی را برای کشیدن علامت بر روی کاغذ می توان تعلیم داد. و بعد با زمان و تمرین این علامت ها شروع به شبیه شدن به چیزهایی می کند. باور نمی کنید؟ به کارهای Larime Taylor نگاهی بیاندازید. یک هنرمند معلول که با دهانش طراحی می کند. این مرد یک داستان برای گفتن دارد، و وضعیت سلامتی اش او را متوقف نکرده است! اگر شما دستان کاملا کاربردی دارید چطور خود را متوقف می کنید؟ 

اگر دستان من خوب است، چرا طرح های من شبیه هیچ چیز نیست؟ 
این به خاطر دستانتان نیست. تمام این هنرمندان با استعداد خطوطی دقیقا شبیه به خطوط شما رسم می کنند. تنها تفاوت این است که آنها می دانند خطوط را کجا قرار دهند. این به شیوه نگاه شما به چیزها بر می گردد. آیا شما تعجب نکرده اید که چرا بچه ها زمانی که می خواهند یک انسان رسم نمایید یک مرد خطی می کشند؟ چون آنها شکل های ساده شده را می بینند. هرچیزی می تواند برای نمایش ساده تر به شکل های ساده شده تبدیل شود. مشکل اینجاست که گاهی شما در ذهنتان همانطور و به همان روش که در بچگی می دیدید، به شکل های خطی ساده می نگرید. یک سر یک دایره است، چشم ها بیضی هستند، گوش های گربه مثلث هستند و یک انسان از 5 خط ساخته شده است. 
این یک نقطه خوب در دیدگاه است، اما فقط برای شروع. شما نیاز دارید تا بیشتر ببینید. به یک درخت به صورتی نگاه کنید که گویا اولین بارتان است. این واقعا از دو عنصر تشکیل نشده است، درسته؟ شما به شکل های نامنظم دسته های برگ توجه خواهید کرد، روشی که شاخه ها خم شده است، اینکه تنه ی درخت واقعا صاف نیست و اینکه در حقیقت یک درخت از تعداد زیادی درخت کوچک درست شده است حالا شما هرگز یک خط با یک ابر سبز در بالای آن نخواهید کشید! 

 
اما من حتی نمی توانم یک خط راست بکشم! 
من هم نمی توانم، جدا ما از خط برای این چیزها استفاده می کنیم. و اگر خطوط شما واقعا لرزان است، شما احتمالا در مسیر اشتباه طراحی می کنید. بیایید و خطوط پر موج در هر جهت بکشید، از بالا تا پایین، از چپ تا راست، عرض کاغذ و طول آن را. ببینید که چه چیزی دستان شما را ریلکس می کند و زمانی که صاف شد برای کشیدن یک خط بیشتر تلاش کنید. یک دلیل وجود دارد که تمام کاراکترهای من چپ است، فقط به خاطر اینکه راحت تر احساس بشود. 

 
اما همه ی آموزش ها با یک دایره شروع می شود و من نمی توانم آنها را بدون داشتن یک پرگار رسم کنم 
در حقیقت لازم نیست هیچگاه یک دایره ی کامل رسم کنید. این واقعا بی معنی است چون یک دایره فقط یک پایه برای پایه ی تصویر است و آن معمولا بعد از آن پاک می شود. شما یک معمار نیستید! افرادی زیادی فکر می کنند که هنرمندان یک تصویر کامل را از حفظ می کشند که هر خط از اول کامل است. مشکل اینجاست که شما فقط تصویر آماده شده ی نهایی را می بینید. نه خطوط کثیف را، همه چیز پاک شده و کامل است. شما در مورد خطوط راهنما نمی دانید، درباره همه تصحیحات، اشتباهات و هرچیزی که هنرمند قبل از پایان انجام داده است. اینجا یک خطا در تصویر وجود دارد که از ابتدا همین صورت بوده است. و شما شروع به کشیدن چیزی شبیه به آن می کنید و در پایان هم تلاشتان بیهوده بوده است. 

 
کثیف باشید! اینجا یک مسیر طولانی از طرح اولیه تا تصویر پایانی وجود دارد و شما اجازه دارید گروهی از اشتباهات را در هر بخش از طراحی مرتکب شوید. مدادتان را فشار ندهید، خطوط بلند نکشید، کاغذ را بسیار آرام لمس کنید، یاد بگیرید که با دستانتان به آرامی بکشید. این اولین گام برای رها کردن پیکره ی خطی است. 


یک دایره میانگینی از همه کمان هاست. 

من دقیقا می دانم که چه چیزی می خواهم بکشم، اما واقعا تناسبی با آن ندارد 
این یک مشکل بسیار جدی است. شما می دانید چگونه خطوط ساده رسم کنید، شما یاد گرفته اید که چگونه ببینید، اما هیچ چیز آن چیزی که باید نیست. چگونه می توانید این را درست کنید؟ برای شروع، کشیدن چیزهای پیچیده را تا وقتی که بر این مشکل فائق نیامده اید متوقف کنید. فقط برای یک لحظه اینها را فراموش کنید. یاد بگیرید که چیزهای ساده را با چشم هایتان اندازه بگیرید – جایی را ببینید که بتوانید خطوط راهنما برای تناسب استفاده کنید. و واقعا این را قبل از برگشتن به صورت و تمام بدن یاد بگیرید. 


یاد بگیرید تا قرینه ها را جایی که به نظر نیستند، ببینید! 

من نمی توانم یک تبلت گرافیکی تهیه کنم 
و اگر بتوانید، شما حماسی، با منظره رنگارنگ طراحی می کنید، درسته؟ شما می توانید از لایه ها و Clt+Z برای اشتباهات استفاده کنید بنابراین اشتباهات غیرقابل جبران وجود نخواهد داشت و همه ابزارهای نقاشی را در یک چیز دارید! و همه اینها قلموهای دیجیتالی هستند ..... شما فقط می توانید یک قلموی ابری دانلود کنید، چند کلیک نمایید و شما آن را دارید! یا یک قلموی خزدار.. کشیدن موها چیزی نیست، فقط کافی است چند لکه ایجاد کنید و شما موها را دارید! واااای این بسیار خوب است که یک هنرمند دیجیتالی بشوید.... اشتباه است، بله این واقعا خوب است که یک هنرمند دیجیتالی باشید، هیچ بحثی وجود ندارد، اما اول شما باید یک هنرمند باشید. اگر شما نمی توانید با یک مداد طراحی کنید، چگونه می خواهید با یک مداد تبلت طراحی کنید؟ زمانی که شما نمی توانید رانندگی کنید، خریدن یک ماشین اسپورت گران هیچ وقت شما را سریع تر به مقصد نمی رساند. بله شما می توانید یک تاکسی بگیرید (قلوماهای تصویری، ترسیم) و درست به سمت مقصد بدون هیج یادگیری بروید. اما..... شما خواستید که چگونه طراحی کنید، درسته؟ نه چگونه «وانمود» کنید که می توانید طراحی کنید. 

همه این تجهیزات خاص چه؟: مدادها، مارکرها، کاغذ، رنگ ها.... 
زمانی که شما بچه بودید، همه آن چیزی که نیاز داشتید تا خلاق باشید خط و چرک است. حالا شما می توانید حرفه ای تر باشید و خودتان یک مداد واقعی بخرید! یک مداد واقعی، منظورمان کلاسیک است، HB ارزان. شما همچنین می توانید یک دسته کاغذ ارزان کپی بگیرید که از انداختن دور آنها متاسف نخواهید شد. و این همه آن چیزی است که نیاز دارید. البته نقاشی بر روی یک کاغذ بهتر، متفاوت است، اما ما اینجا در مورد شروع صحبت می کنیم. دوباره، سعی نکنید که یک ماشین بهتر بخرید زمانی که شما هنوز یاد نگرفته اید که یک چرخ را بگیرید. 

اما من می دانم چگونه «یک چرخ را نگه دارم». طرح من فقط زشت است و من فکر می کنم که با رنگ های بهتر، کاغذ بهتر و یک تبلت، بهتر طراحی کنم 
این جاده را پایین نروید. از نقاشی برای پوشاندن اشتباهاتتان استفاده نکید، مهارت های ضعیف تان را پشت قلموهای تصویری پنهان نکنید. یاد بگیرید چگونه بکشید. سلطان طرح اولیه بشوید و بعد آزادید تا بیشتر داشته باشید. شما دقیقا یاد نگرفته اید که چگونه رسم کنید – هرکس می تواند رسم کند – شما یاد می گیرید که چگونه ببینید. این مهارتی است که شما برای هر فعالیت هنرمندانه ای نیاز دارید و اگر این در طراحی خوب جواب نداد در هر نقاشی دیگری نیز کار نخواهد کرد. 

تصاویر من هرگز به اندازه کافی خوب نیستند 
آه، من این حس را می شناسم. من به همه این حرفه ای ها نگاه می کنم و تعجب می کنم چگونه آنها این را راحت می گیرند، زمانی که من این کار را نمی توانم بکنم. این احساس دلسردی به خوبی برای هر هنرمندی در هر مرحله شناخته شده است. حتی حرفه ای ها هم با اشتباهات و بلندپروازی هایشان دست و پنجه نرم می کنند. شما فکر می کنید که آنها به اندازه کافی خوب هستند، چون آنها خیلی از شما بهتر هستند. آنها برعکس این فکر می کنند، چون آنها معبودهای خودشان را دارند – هنرمندان بهتر از آنها. این مانند یک پارادوکس است، چون هیچ هنرمند کاملی وجود ندارد. شما همیشه حسادت افراد با مهارت های خاص را می کنید، در حالی که عده ای حسادت مهارت های شما را می کنند. برای انسان هیچ وقت «کافی» نیست، هیچ «توقفی» وجود ندارد. سعی نکنید کامل باشید. سعی کنید بهتر شوید و قدر هر پیشرفت کوچک را بدانید. 
یک چیز دیگر: بگویید «طرح من بسیار بد است» نباید مغرور بشوید – این باید نقد شود. زمانی که شما آن را می گویید، آیا شما می خواهید بدانید اشتباه تان چگونه است یا واقعا چگونه اشتباه تان را درست کنید و بهتر شوید؟ انتظار نظرات خوب را نداشته باشید، برای مردم نکشید تا شما را تحسین کنند. وانمود نکنید که از کارتان متنفرید تا توجه را به خود جلب کنید. از خودتان بپرسید چرا می خواهید طراحی کنید و جواب ها را تحمل کنید. 

اما طرح ناقص است، تصاویر زشت خوب نیست 
دوباره، آنها هرگز کامل نخواهند شد، بنابراین این حقیقت را بپذیرید. شما هرگز با تصاویرتان خوشحال نخواهید شد. این «شمایید» که حد «کافی» بودن را تعیین می کنید. بهترین روش برای لذت بردن از اولین فاز یادگیری نشان دادن تمرینات تان به کسی نیست. به آنها اجازه ندهید که به شما بگویند که شما برای طراحی به اندازه کافی خوب نیستید. بسیار طرح بزنید و آنها را دور بریزید. هیچ پیشرفتی برای آنها حس نمی کنید، آنها فقط گام های شما هستند. فقط بکشید، چیزهای مختلف و لذت ببرید، نتیجه پایانی موضوعیتی ندارد. 
و زمانی که شما با پیروزی خوشحال هستید، می توانید آن را به دیگران نشان دهید. انتظار تعریف نداشته باشید، یک نقد بخواهید. ناگهان «آراسته» ی شما دوباره فلج می شود، اما شما می دانید چگونه دفعه بعد بهتر شوید! ساختن مهارت ها با طراحی های غیر مفید، طرح های کثیف شبیه به شروع به جمع آوری آجرهای یک ساختمان است. 
شما می توانید سعی کنید و یک غلتک با تنها یک مشت آجر بسازید، اما شما به نتایج بهتر می رسید اگر با شکل های ساده شروع کنید و پروژه های پیچیده را برای زمانی که مواد بیشتر داشتید نگه دارید. 
 

در حقیقت، من کار هنری ام را دوست دارید، این دیگران هستند که می گویند من به اندازه کافی خوب نیستم 
آیا شما در مرحله ای که هستید خوشحالید؟ شگفت آور است! شما حالا می توانید چیزهایی را که در ذهن تان است به روشی که دوست دارید بکشید، بدون احساس فشار اینکه بهتر باشد. ممکن است شما از پایه هایی برای کاراکترهای تان استفاده کنید، شاید شما از خطوط هنری کس دیگری برای ایجاد کاراکترها ذهن تان استفاده کنید، همان قدر که شما «واقعا» نیاز ندارید بهتر بشوید. این دو نوع از افراد است. 
آنها می بینند که در طراحی خوب نیستند، اما آنها می خواهند به طریقی  آن را پنهان کنند. زمانی که شخصی اشتباه های شان را بیرون می آورد، بهانه مورد علاقه شان این است: «طراحی با یک ماوس افتضاح است!» ، «این روش من است» یا خلاقانه تر، «چگونه می توانی بگویی که اژدهای من اشتباه است درصورتی که تو تابه حال آن را ندیده ای؟» آنها همچنین وانمود می کنند که جزو دسته اول هستند، اما آنها در حقیقت می خواهند تحسین بشنوند، نه یک نقد. آنها خود را گول می زنند که اگر عده ای به آنها بگویند کار آنها زیباست، آن به صورت خودکار زیبا «می شود». شخصی که از یک کار هنری تقدیر می کند یک متخصص است، در حالی که شخصی که اشتباهات را در تصویر مشابه پیدا می کند یک ابله کینه توز است. 
اگر شما به گروه اول تعلق دارید، خوب است که به افراد اجازه دهید تا بدانند که به نقد احتیاجی ندارید، نه تحسین های غلط. بازخورد می تواند به پیشرفت شما کمک کند، اما این انتخاب شماست. و اگر شما در گروه دیگر قرار دارید حقیقت را بپذیرید که شما بد هستید. فقط آن را باور کنید. همه ما می خواهیم که کار هنری امان تقدیر شود، اما آیا واقعا به تحسین های غلط نیاز دارید؟ اگر می خواهید بهتر شوید، یاد بگیرید و سعی کنید؛ اگر فکر می کنید که بسیار سخت است، اما هنوز بخواهید که بکشید – وانمود نکنید که خوب هستید. حالت تدافعی را فراموش کنید «این شیوه ی من است!» و به استقبال جواب به هر نقدی بروید: «من فقط می خواهم طراحی کنم، فقط همین. من می دانم که بد هستم اما نمی خواهم بهتر شوم». و بگویید ممنون. آنها بعد از آن تلاش می کنند کمک کنند. 

نتیجه 
وای، این همه بهانه هایتان بود! اگر می خواهید چیزهای بیشتری پیدا کنید. من خوشحال میشم که درمورد آنها با شما بحث کنم. پس چرا نمی توانید طراحی کنید؟

منبع vector.tutsplus.com

نظرات  (۱)

۰۴ دی ۹۲ ، ۲۳:۰۸ ابوالفضل اسکندری
سلام.
این متن عالی بود. یه درسی شد واسه من. متأسفانه خیلی ها مثل من منتظر میمونن تا یکی بیاد و بهشون بگه که چیکار کن. خودمون خودمونو توجیه میکنیم. واقعاً تأسف باره...
به دوستان دیگه هم پیشنهاد میکنم حتماً مطالعه کنن.
یا علی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی