عادات روزانه میتواند بزرگترین دشمن خلاقیت باشد.
برنامهریزی زمانی، روش خوبی برای اتمام کارهاست. عادتهای روزانه نیز، تاثیر اعجاب انگیزی بر ذهن ما داشته و به نحو مطلوبی از هدر رفت زمان جلوگیری کرده، و کارایی بیشتری را در فعالیتهای خلاقانه ایجاد میکنند. اما، وقتی به دنبال رسیدن به یک طراحی ممتاز و متمایز هستیم، تکرار روش خطرناکی است که پروژهها را درمسیر متداول و عادی قرار میدهد. عادات روزمره و خلاقیت معمولاً ترکیب خوبی را به وجود نمیآورند و خروجی این ترکیب غالباً سرشار از ایدههای عادی و معمولی خواهد بود.
در این مقاله، مجموعهای از روشهای بسیار خوب، برای فرار از محیط پروژههای عادی و ورود به دنیایی غیر منتظره و پیش بینی نشده را فراروی شما قرار میدهیم.
1.قاعدهها، قاعده نیستند
این نکته برای افرادی که به عنوان هنرمند کار میکنند، بسیار مهم است. مسلماً، قاعدهها کمک بسیار خوبی برای اجتناب از بکارگیری رنگها و فونتهایی است که هیچ وقت نمای خوبی نداشته و ندارند. اما، از سوی دیگر، قاعدهها میتوانند محدود کننده باشند و از تحقق ایدههای جدید جلوگیری کنند. در انجام کارهای هنری، قاعدهها، چیزی بیش از یک راهبرد و راهنمای زودگذر نیستند.
طراح به دنبال به دست آوردن توجه افراد و تحت تاثیر قراردادن آنها به گونهای است که، همواره اثر هنری را به یاد داشته باشند. بنابراین، مهم است کار هنری را به صورت امکان بالقوهای، صرفنظر از آنچه که "قاعدهها" میگویند، در نظر بگیرید. غیر منتظره بودن، روش موثری برای بدست آوردن توجه درونی مخاطبان است. در مرحله مقدماتی کار، از قاعدهها به صورت محدود استفاده کرده و توجه به خلاقیت را در اولویت قرار دهید. در مراحل بعدی، نگاهی کلی به نقاط ضعف و قوت کار خود داشته و با دقت آنها را بررسی کنید.
2.برخی طراحیهای مورد علاقه خود را دوباره طراحی کنید
یکی از بهترین روشهای یادگیری (به ویژه برای طراحی گرافیکی) کپی کردن است. توجه کنید که منظور من یادگیری از طریق خلق مجدد یک کار هنری است و نه فریب دادن دیگران.
طراحیهای بسیار خوب و زیادی وجود دارند که سرشار از سبکهای شگفت آور بوده و توجه انحصاری و مداوم به آنها عناصر طراحی را در ذهن شما تکراری و رنگ باخته نمی کند. چنانچه زمان اضافی در اختیار دارید، یکی از طراحیهای مورد علاقه خود را انتخاب کرده و با استفاده از همان سبک، پروژهای مشابه را طراحی کنید. این پروسه کارایی بسیار خوبی در یادگیری تکنیکهای جدید و تنظیم و تعدیل روش انجام پروژههای جدید دارد.
برنامه طراحی مجدد گوگل، سبک جدیدی برای انجام این نوع تمرینات است. میتوانید در آیکونهای گوگل، ببینید که چگونه طراحان گرافیکی نمادهای زیبایی را با سایهها و شکلهای ساده و بدون محوسازی و حاشیههای غیر ملموس میسازند. علاوه بر طراحی با کیفیت بالا، نکته دیگر قابل توجه در برنامه طراحی مجدد گوگل، رنگهای انتخابی بویژه رنگهای در سطح اشباع است.
فقدان هیجان (و نگرانی) در کار کپی برداری، احساس کاملاً جدیدی را در طراح ایجاد میکند که در نتیجه آن، توانایی ایجاد ایدههای مشابه در کارهای بعدی برای وی فراهم میشود. این تمرین را انجام دهید. به این ترتیب مجموعه وسیعی از ایدهها را در اختیار خواهید داشت و میتوانید سبکهای بدست آمده را در پروژه یا حرفه شخصی بکار ببرید.
به هنگام کپی برداری از یک سبک هنری، به این فکر کنید که چرا طراح انتخاب عناصر را به این شیوه خاص انجام داده است. به این ترتیب دیدِکلی از پروسههای انجام گرفته بدست آورده و خطوط مشابه طرز تفکر طراح را در کارهای خود پیاده خواهید کرد.
3.ایدههای قدیمی
ایده دیگری که خلاق ماندن و تداوم همراهی در دنیای شگفت آور طراحی را سبب میشود، بازگشت به طراحیهای قدیمی است. تمایل به دوباره دیده شدن در طول زمان، همواره وجود داشته است و برخی طراحیهای موفق از تکنیکها وعناصر بکار رفته در کارهای قدیمی به منظور ایجاد جذابیت بیشتر در ایدههای جدید استفاده میکنند. مثالی از این مورد “retro style” یا سبک معطوف به گذشته است، که به نظر میآید همواره به گذشته دنیای طراحی اشاره دارد. این سبک را میتوان در صنعت اتومبیل آمریکا دید که مدلهای Ford Mustang و Chevrolet Camaro را با بازگشت به مدلهای قدیمیتر ساختهاند و در این زمینه بسیار موفق بودهاند. برای الهام گرفتن از طرحهای قدیمی میتوانیم نگاهی به پوسترهای اوایل دهه 1900 میلادی بیاندازیم و علت جذابیت آنها را بررسی کنیم. به این ترتیب متوجه تفاوت بین سبکهای مدرن و سبکهایی خواهید شد که 60 سال پیش از این وجود داشتهاند. بسیاری از این تفاوتها چنانچه در کارهای شخصی شما بکار روند، سبب متمایز شدن طراحی شما از کارهای مشابه خواهد شد. مثلاً میتوانید سبک سایهزنی موجود در این پوستر قدیمی جنگ جهانی دوم را در طراحی خود جا دهید و تفاوت ایجاد شده در نتیجه آن را ببینید.
با استفاده از این روش، نه تنها طراحی خود را بهتر میکنید، بلکه به عنوان ابزاری مفید احساس نوسترولوژیکی را در مخاطب به وجود آوردهاید که به عنوان یک استراتژی (راهبرد) نشان دار و بسیار موثر شناخته میشود.
حالا برای اینکه ثابت کنیم این کار ارزش زمانی را که برای آن صرف میکنید، دارد، نگاهی به یک لوگوی آیکونیک و بسیار معروف میاندازیم که ویژگیهای خاص خود را تا امروز نیز حفظ کرده است. لوگویCoca Cola در دهه 1880 میلادی ساخته شده و همان سبک هنری خود را تا امروز نیز حفظ کرده است.
4.جذابیت بیشتر یا کمتر
راه کار مهمی که به نقل ازSam Mendes کارگردان سقوط آسمان (Sky Fall) خواندهام و باید بگویم که شخصاً به من کمک کرد تا خلاقیت و پیشرفت را در درون خود خاموش نکنم, این عبارت بود:
"در هنر درست یا غلط نداریم، برخی چیزها جذابیت کمتر و برخی دیگر جذابیت بیشتری دارند".
وقتی طراحی را انجام میدهید، خلاقیت خود را با احساس اینکه طرح گرافیکی "بد" شده است، از بین نبرید. از آنجاییکه در حرفه خلاقانه ما، هدف جلب توجه افراد به سوی یک موضوع خاص (این موضوع میتوان مثلاً خرید یک چیز یا حتی توجه به باشد) است، حداقل به هنگام طرحِ مفهوم، بهتر است به جای این واقیت که "آیا کار ما خوب است یا بد" بیشتر بر جذابیت کار، تمرکز کنیم.
مثال بسیار خوبی از جذابیت در طراحی، آیکون بسیار معروف حیوانات فضای منفی مینیمالیستی است. این آیکونها چیزی جز تصاویر بسیار سادهای از حیوانات نیستند، اما روش فضای منفی و هندسه ساده بکار رفته در آن، طراحی آنها را جذاب و زیبا کرده است.
به طور خلاصه، طرز تفکر خود را تغییر دهید و ایدههای سوم و چهارم را نیز امتحان کنید، چرا که ممکن است اولین ایدههایی که به ذهن شما میآیند، قابل پیش بینی باشند. برای جلوگیری از منفی بافی در خلاقیت، این نکته را به خاطر بسپارید: به جای خلق چندین ایده و انتخاب بهترین آنها، بهتر است کار عملی را شروع کنید.
برای مطالعه دیگر راهکارهای Sam Mendes به لینک زیر رجوع کنید:
http://www.vanityfair.com/online/daily/2014/03/sam-mendes-rules-for-directors
5.من جاسوسی میکنم
راهکاری که برای هر طراح کاملاً بدیهی و مشهود بوده و البته به دفعات نیز فراموش میشود، توجه و نگاه به محیط پیرامون است. تماشای محیط اطراف یکی از بهترین راههای بدست آوردن ایده است. از پنجره به بیرون نگاه کرده و یک عکس بگیرید. حالا خودتان را در میان انبوهی از طرح رنگهای جدید خواهید یافت. به تعدادی از موضوعات اطراف خود نگاه کنید و توجه خود را به شکلها و منحنیهای هر شئی معطوف سازید. به این ترتیب ایدههای بسیاری را به دست خواهید آورد که کمک میکنند تا احساس بدِ تاخیر و پیچیدگی را که همگی تا حدی آن را تجربه کردهایم، کنار بگذارید.
چیزهایی که ما خلق میکنیم، همگی از چیزهایی که میبینیم یا میشنویم الهام گرفته شدهاند. بنابراین دیدن و شنیدن ایدههای بیشتر (بویژه ایدههای جدید) بی شک، سبب پیشرفت در کار خلاقانه ما خواهد شد. حتی چیزهایی که قابل دیدن نیستند نیز، میتوانند الهام بخش کارهای بصری و دیداری ما باشند. موسیقی بهترین روش الهام حالتها و ایدههای جدید است. وقتی این تمرین را پیاده میکنید از کامپیوتر خود دور باشید. علاوه بر این، از خانه خود نیز دور شوید، چرا که در این حالت، احتمال اتفاق افتادن یک واقعه غیر عادی و خلاف قاعده، بسیار بیشتر است. هر چه قدر چیزی عجیبتر باشد، جالبتر و بالتبع دوست داشتنیتر خواهد بود.
یکی از روشهای مفید در این رابطه، نگاه کردن به مهارتهایی است که به طور معمول با آن کار نمیکنید. مثلاً اگر تنها در رشته طراحی گرافیک کار میکنید، نگاهی به پشت صحنه طراحی صدا هم بیاندازید. اگر بیشتر کارتان با کامپیوتر است، سعی کنید چیزی را خارج از موضوعات محسوس نیز بسازید و به این ترتیب پرسپکتیوهای جدیدی را بدست آورده و تجربه کنید.
6.باز خورد
به طور کلی، برای افرادی که در رشتههای خلاق کار میکنند، بازخوردهای بدست آمده، عنصر تعیین کنندهای در ارتقاء کار یا حتی سبک کاری آنها است. در وهله اول، بازخوردها به ما امکان دریافت انتقادها و نظرات افرادی را میدهند که ممکن است روزی بخواهید، برایشان تبلیغاتی را انجام دهید و به این ترتیب افکار آنها در مورد پروژه میتواند بسیار مفید باشد.
علاوه بر این، غالباً جنبه انتقادی مسئله اهمیت چندانی ندارد و بعضی اوقات تنها به دنبال یک "شغل خوب" و فرار از بیکاری هستیم. به هر حال تنها راه بدست آوردن تعاریفی ازاین دست، انجام کار به صورت مشترک خواهد بود. امروزه کار مشترک، فوق العاده آسان است. بویژه با وجود سایتهایی نظیر: Behance، یا حتی Facebook و Twitter، به اشتراک گذاشتن یک پروژه با یک ایده خاص و دیدن یکی دو کامنت درباره آن، میتواند تفاوتهای غیر قابل باوری را ،بویژه وقتی در کار خود دچار مشکل شدهاید، برایتان نمایان سازد.
حالا یک بار این کار را امتحان کنید و چندین فایل را همراه با هم روی برنامه Behance’s great Work In Progress قرار داده، و درباره آن صحبت کنید.
وقتی فکر بکر و ناگهانی در ذهن دارید و به دنبال آن ایده جدیدی را مطرح میکنید، به طور متفاوت به آن اندیشیدن و ایدههای گوناگون را در رابطه با آن پیاده کردن، کار بسیار دشواری است. از سوی دیگر خود من بارها افتادن در دام طراحیهای گرافیکی تکراری را تجربه کردهام. رهایی از این شرایط به نظر غیر ممکن میآید. داشتن یا سبک خاص بسیار خوب است، اما به خاطر داشته باشید که تنوع در رویکردهای طراحی، به منظور جلب توجه بیشتر نیز بسیار مهم است.
خوشبختانه، انجام راهکارهایی غیر از راهکارهای ارائه شده در این مقاله نیز، در اجتناب از تکراری شده کارها و ایجاد احساس شگفتی و حیرت در دیگران و البته خودتان، از طریق خلق مفاهیم جدید، ممکن میباشد. نظر شما چیست؟ در رسیدن به این هدف چه راهکارهایی را موثرتر میدانید؟
منبع:graphicmania.net