آرش حسینی / چنانچه هدف بررسی معضلات آموزش گرافیک در ایران باشد، بحث بسیار گسترده میشود و باید علاوه بر حوزهی گرافیک دیزاین که خمیر مایهی بحث است به عوامل موثر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیز بپردازیم که از توان بنده و یک ستون نحیف خارج است. وارد شدن به جزئیات و شمردن تک تک معضلات نیز در حوصلهی این متن نمیگنجد. همچنین، بخش عمده ای از شیوهی آموزش، در تمامی مقاطع اعم از هنرستان، پیش دانشگاهی، دورهی کارشناسی و کارشناسی ارشد، بسته به مکان، زمان و استادانم تغییر بوده و نمیتوان از یک دیدگاه مشخص به بررسی آن در تمامی شرایط فوق پرداخت. به همین منظور، سعی بر این است که تا حد امکان وارد جزئیات نشد و فقط به عنوان کلیات بسنده کرد و به طور کلی به مواردی پرداخته شود که میان کلیهی دانشجویان و هنر جویان مشترک هستند.
در درجهی اول انتخاب هنر جویان و دانشجویان برای ورود به عرصهی گرافیک در تمامی مقاطع میبایست با دقت و حساسیت بیشتری انجام گیرد، چرا که بسیاری از هنرجویان و دانشجویان این رشته، متأسفانه هم به لحاظ عملی و هم تئوری از توانایی مناسبی نسبت به مقطعی که در آن مشغول به تحصیل هستند، برخوردار نیستند. این اولین خشت کجی است که گذارده میشود وخود علت به وجود آمدن بسیاری از معضلات آموزشی موجود است.
خشست دوم که بسیار کج تر از خشت اول گذارده شده است، کتاب ها و منابعی را شامل میشود که از سوی وزارت آموزش و پرورش معرفی میشوند و در واقع اولین بخش آموزش های تخصصی را تشکیل می دهند که هنر جویان را با این حوزه آشنا می سازند. این مجموعه منابع، کاستی های فراوانی دارند که به ذکر چند مورد به عنوان نمونه بسنده میشود. بارز ترین مشکل این دسته از کتاب ها، پیش پا اُفتاده و نا کارامد بودن مطالب آنها، نسبت به مباحث روز است که درنتیجه باعث میشود هنر جویان با آینده ی حرفه ای خود به درستی آشنایی پیدا نکنند. شاید دیگر مشکل این منابع بعد از آنچه بدان اشاره کردم این است که در آنها صرفا به آموزش تکنیک ها پرداخته شده است و هیچ دانشی مبنی بر شکل گرفتن یک نگرش هر چند ابتدایی، در رابطه با حرفه ی گرافیک دیزاین به خواننده منتقل نمی کنند، البته در این مورد نحوه ی عمل کرد استادان نیز میتواند بسیار موثر باشد.
عدم هدفمندی و یکپارچگیِ موضوعی در دروس ارائه شده در دانشگاه، از دیگر مواردی است که قابل تامل است. برای مثال میتوان به درس عکاسی اشاره کرد. داشتن آگاهی نسبی با تکنیکهای عکاسی برای طراحان گرافیک، یکی از ملزومات است چرا که امروزه دوربین عکاسی به یکی از ابزار های نسبتاً پر استفادهی طراحان تبدیل شده است، ولیکن گذراندن پنج کارگاه عکاسی که شامل دو کارگاه عکاسی پایه، دو کارگاه عکاسی تخصصی و یک کارگاه عکاسی رنگی است، کمی دور از نیاز به نظر میرسد. لذا، تجدید نظر در برنامه ریزی چارت درسی به منظور تطبیق آن با نیاز های امروز جامعهی گرافیک و همچنین ایجاد یکپارچگی موضوعی میان دروس متنوعی که به دانشجویان ارائه میشوند، میتواند نتایج مثبتی را به بار آورد.
یکی دیگر از مواردی که با وجود اهمیت فراوانش در فرایند دیزاین، در فضای آموزشی ما بدان کم توجهی و در موارد بسیاری بی توجهی میشود روند ایده پردازی و فکر کردن است که متأسفانه به جز موارد بسیار خاصی مانند کارگاه طراحی پوستر و تبلیغات که تنها اشاره ای نا چیز بدان میشود در فرایند آموزشی ما جای چندانی ندارد و در نتیجه باعث میشود بسیاری از دانشجویان و هنرجویان، پس از فارغالتحصیلی، در حالت بسیار خوشبینانهاش به طراحانی با عملکرد غریزی تبدیل شوند و به راحتی سلیقهی ایشان به آنچه مُد نامیده میشود تغییر کند و راه حل دیگر طراحان را الگوی کار خود قرار دهند.
عامل اصلی ایجاد مشکلاتی این چنین گسترده، چه در حوزهی گرافیک و چه در دیگر حوزه های مشابه، این است که در میان ما، کم هستند کسانی که حرفه و وظایفشان را جدی بگیرند و قبل از رویارویی با مشکلات، به پیشگیری از ایجادشان بپردازند. به اُمید آنکه به ارزش بودن و وظایفمان در همهی ابعاد آن پی ببریم.
منبع : گرته