چگونه از پراکندگی توجه مخاطبان در آثار جلوگیری کنیم؟
ما انسانها از موهبتی به نام اثر شکاف در توجه (split-attention effect) برخوردار هستیم. بسیاری از گرافیکهای اطلاعاتی متعارف، انیمیشنها، تجسمها و نمایشهای چند رسانهای از بینندگان میخواهند که توجه خود را همزمان بین منابع اطلاعاتی مختلف و واگرا تقسیم کنند. مثلاً، وقتی در تلاش برای درک یک نمودار با توضیحاتی در حاشیه آن هستید، ابتدا بخش کوچکی از متن توضیحی را، به طور موقت در حافظه فعال خود نگه میداریم. سپس در کل نمودار عناصر بصریای را جستجو میکنیم که قبلاً درباره آنها خوانده بودیم. یا ممکن است به صدایی گوش داده و سپس انیمیشن متناظر با آن را پس از اتمام داستان، ببینید.
هر یک از این مثالها اثر شکاف در توجه را در بیننده ایجاد میکنند، که در واقع زمانی ایجاد میشود که شخص باید به طور ذهنی بین دو تا چند منبع اطلاعاتی مختلف و واگرا، که به طور مجزا قابل فهم نیستند، یکپارچگی ایجاد، و آنها را ادغام کند.
(در اینجا بیننده باید توجه خود را بین متنها و گرافیکهای متعدد جابجا کند.)
مثال بالا فیزیک نشت نفت را توضیح میدهد. در بسیاری موارد، کارها به خوبی انجام میشود، اما توجه بینندگان بین گرافیک اولیه در سمت راست، توضیح متن در سمت چپ، و اطلاعات اضافی درباره چگونگی تغییرات شرایط آب و هوایی در طول زمان، در قسمت پایین و چپ تقسیم میشود.
(نگاه کردن به دو انیمیشنی که همزمان اجرا میشوند، سبب ایجاد شکاف در توجه بیننده میشود.)
در مثال دوم (تصویر بالا)، از بینندگان خواسته شده که دو انیمیشن را به طور همزمان تماشا کنند. اگر چه هر دو انیمیشن با یکدیگر مشابه و مرتبط هستند، اما ادغام اطلاعات انیمیشن اول با انیمیشن دوم دشوار است.
مساله اینجاست که حافظه فعال به لحاظ ظرفیت و دیرش با محدودیتهایی روبرو است. وقتی توجه ما، چه به صورت فاصلهای و چه به صورت زمانی تقسیم شود، نگهداری همه بخشهای اطلاعاتی مجزا در حافظه، آن هم در یک لحظه، برای ادغام با یکدیگر بسیار دشوار است. به همین ترتیب، پردازش اطلاعات و فهم بصری نیز به سختی صورت میپذیرد. وقتی درخواستها و مطالبات ما از حافظه فعال به طرز غیر عادی افزایش مییابد، بینندگان در ادراک مطالب با مشکل مواجه شده، از توجه به نکات اصلی دور و یا منصرف میشوند.
پادزهر
چنانچه در زمانی که شخص باید بین دو یا چند منبع اطلاعاتی متمایز، یکپارچگی ایجاد و آنها را با هم ادغام کند، شکاف در توجه، اتفاق بیفتد، بهترین پادزهر تجمیع و ادغام اطلاعات میباشد. در این حالت باید مراقب بود تا در تلاش برای تجمیع و ادغام اطلاعات، مفاهیم و مواد تکراری و حشو، را وارد نکنید. افزودگی و حشو مانع غیر ضروری دیگری است که منابع شناختی افراد را تحت تاثیر قرار میدهد.
در اینجا سه روشی را ارائه میکنیم که از ایجاد شکاف در توجه بینندگان به هنگام مشاهده طراحیها جلوگیری میکنند.
1. اطلاعات مرتبط با یکدیگر را در کنار هم قرار دهید
بهترین روش به منظور جلوگیری از شکاف در توجه، قرار دادن همه مفاهیم و مواد مرتبط با یکدیگر در یک مکان مشخص میباشد. مطمئن شوید که بینندگان مجبور به جستجو در یک فضا و سپس تطبیق اطلاعات در فضایی دیگر، نباشند. این وضعیت جستجو و تطبیق، معمولترین علت شکاف در توجه است و غالباً در طراحیهای اینفوگرافیک دیده میشود.
تجمیع و ادغام متنی که دستور العملها را ارائه میکند، یا بیان توضیحی برای درک بهتر نمودار و یا حتی ارائه یک مثال توصیفی و تا حد ممکن بصری، را میتوان به عنوان راهحلهایی در این حوزه نام برد. باید بتوانید بین ارتقاء ادراک، و متنی طولانی با گرافیکهای زیاد، تعادل برقرار کنید.
(فریم بعدی در سریهای تصویری این شکل، توصیفات متنی کوتاهی را با گرافیک اولیه ادغام کرده است.)
در فریم بعدی سریهای تصویری شکل بالا، توجه کنید که چگونه تجمیع و ادغام توصیفات متنی با گرافیک اولیه، پردازش درونی بیننده را پشتیبانی میکند. دیگر نباید توجه خود را مرتباً بین توصیفات متنی سمت چپ و نمودار سمت راست جابجا کنید. پس از درک کامل نمودار، بیننده میتواند برگردد و توصیفات متنی طولانیتر را در صورت انتخاب، بخواند.
2. از کیفیتهای اضافی در کار خود استفاده کنید
میتوانید با زیرکی، شکاف در توجه را به صورت تبادلی با کیفیتهای بصری یا شنیداری جابجا کنید. چنانچه انیمیشن یا نمایش چند رسانهای ساختهاید، به استفاده از صداها بیش از متن توجه کنید. به این ترتیب بینندگان مجبور نیستند با دیدن انیمیشن یا نمایش، متنی را نیز بخوانند. به منظور تسهیل در تجمیع و ادغام ذهنی مواد مختف؛ از هماهنگی کامل بین صداها با تصاویر متناظر، اطمینان حاصل کنید. موارد مختلف باید به طور همزمان در حافظه فعال قرار گیرند.
این راه حل به طور قطع موثر خواهد بود، چرا که اطلاعات شنیداری و اطلاعات بصری در کانالهای جداگانهای پردازش میشوند. به این ترتیب ظرفیت حافظه فعال را با استفاده از این دو کیفیت، و در نتیجه این دو کانال، افزایش خواهید داد.
3. از کدگذاریهای رنگی استفاده کنید
وقتی طراحان از رنگها برای مرتبط ساختن عناصری نظیر متن و تصویر استفاده میکنند، میانبرهایی برای ایجاد ارتباط بین اطلاعات مختلف فراهم میآورند. در این حالت تلاش ذهنی مورد نیاز برای جستجو و تطبیق اطلاعات، کاهش میباید. از سوی دیگر این روش عموماً در طراحیهای گرافیکی و فهرستها و نمودارهای ترسیمی و نقشهها (که عناصر معمولاً به صورت فاصلهای جدا میشوند) کاربرد دارد. البته این رویکرد را میتوان در دیگر طراحیهای بصری نظیر نمودارها نیز مورد استفاده قرار داد. در نمودارها، مجموعهای از رنگها در کنار متن مربوطه، باید راهنمایی کافی برای بینندگان به لحاظ بصری ایجاد کند تا آنها بتوانند ارتباط بین متن و عناصر بصری را به خوبی متوجه شوند.
ترکیب تئوری با کار عملی، معمولاً شما را به نقطهای از تباین میرساند، هر چند ممکن است عناصر بصری مکمل نتوانند به سادگی همه معیارهای تسهیل در دریافت و ادراک را فراهم آورند. مسلماً چنانچه در جهت ادغام حرکت کرده و از ایجاد شکاف در توجه دوری کنید، به طور مؤثرتری پیام خود را منتقل خواهید کرد.
منبع: