باید بگویم که منبع این پنجاه مورد اینجاست، اما این یک پنجاه مورد دیگر است. یعنی در بسیاری از موارد مفهوم را به نفع عقاید خودم تغییر دادهام. البته از همان تصاویر استفاده کردهام و بیشتر به همین دلیل است که منبعش را معرفی میکنم. ضمن اینکه به نظرم خیلی کامل و جامع نیست اما به کار میآید. لااقل تا وقتی که کسی چیز بهتری بنویسد.
۱- شما «اولین» نیستید.
شما اولین نفری نیستید که وارد این بازار شدهاید و آخرین هم نخواهید بود. همه پیشکسوتها از همین نقطه شروع کردهاند.
۲- همیشه یک نفر بهتر پیدا میشود.
هر چقدر هم که خوب باشید، همیشه یک نفر بهتر از شما پیدا میشود. با غصهخوردن در این باره، زمان را از دست ندهید.
۳- موفقیت یک منبع محدود نیست.
این یک برداشت اشتباه است که دیگران باید شکست بخورند تا شما پیروز شوید. در حقیقت، موفقیت دیگران مانع رشد شما نخواهد بود.
۴- بدون وجود قله، فتحی صورت نمیگیرد.
اگر شما ندانید دقیقا چه میخواهید، پس چطور میتوانید به آن برسید؟ داشتن هدف، خط پایان را مشخص میکند، و متعاقبا، نقطه شروع را؛
۵- اولین قدم سختترین است.
شروع کردن انرژی بیشتری از خاتمه دادن میخواهد. این درباره علم فیزیک، زندگی و همچنین آن ایدهای که باید رویش کار کنی صدق میکند.
۶- کار گرفتن خیلی راحتتر از چیزیست که فکرش را بکنید.
برای وارد شدن فقط سه چیز احتیاج دارید: یک کار خوب، انرژی و شخصیت؛ بیشتر افراد مورد آخر را فراموش میکنند.
۷- به خودتان با دید مثبت بنگرید.
شما زاییدهی افکارتان هستید. خودتان را آنطور که میخواهید باشید ببینید تا دیگران هم همانطور نگاهتان کنند.
۸- یک وبسایت تر و تمیز بسازید.
داشتن نمونه کارهایتان به صورت آنلاین بالاترین امتیاز را دارد. در دنیای امروز هیچ بهانهای برای نداشتن وبسایت پذیرفته نیست.
۹- به کارهایتان نگاه کنید.
هرگز دست از اصلاح کارهایتان برندارید. سهتا اما محکم بهتر از دهتا اما ضعیف است. کیفیت در کمیت ارجح است.
۱۰- به غریزهتان گوش کنید.
اگر کار شما، خودتان را راضی نمیکند، محال است دیگران را راضی کند. خیلی سخت است که بخواهید چیزی را که به آن اعتقاد ندارید به دیگران بقبولانید.
۱۱- دیدن کارتان را راحت کنید.
مردم تنبل هستند. اگر میخواهید به کارهایتان نگاه کنند، راهش را ساده کنید. برای بیشتر آنها دیدن فایلهای JPG و PDF راحتتر است.
۱۲- نرم اما محکم؛
در برخورد با مشتریان به نرمی رفتار کنید، اما بیجهت از موضع خود نیز کوتاه نیایید.
۱۳- وقت طلاست؛ اصل مطلب را بگویید.
وقتی با یک آتلیه برای کار تماس گرفتهاید از چاپلوسی و دادن شاخ و برگ به حرفهایتان بپرهیزید. اصل حرفتان را بزنید، بسیار ممنون شما خواهند شد.
۱۴- هرگز کارآموزی رایگان را نپذیرید.
استادیوی گرافیکی که به کارآموزهایش حقوقی نمیدهد -حتی یک دستمزد ناچیز- ارزش کار کردن ندارد.
۱۵- تا جایی که میتوانید کارآموزی کنید.
کارآموزی از لحاظ مالی سودی ندارد، اما حیاتی است. باعث میشود دید شما باز شود و بازار کار را بهتر بشناسید.
۱۶- دوران کارآموزی خود را به هدر ندهید.
حجم کار استادیوها گاهی ممکن است بسیار کم شود. شما اهمیت ندهید و کاری که باید انجام دهید را ادامه دهید.
۱۷- با چاپچیها دوست شوید.
روابط خوب با چاپخانه بسیار گرانبهاست. آنها میتوانند کمک خوبی برای صرفهجویی در هزینه و همچنین حفظ محیط زیست باشند.
۱۸- نگارخانهها، تغرجگاه طراحان است.
همواره از گالریها، نمایشگاهها و کارگاهها دیدن کنید. خیلی از ایدهها هستند که هنوز به ذهن شما نرسیدهاند.
۱۹- صبور باشید.
این عادی نیست که چندین کارآموزی را پشت سر گذاشته باشید اما هنوز کار مناسبتان را پیدا نکرده باشید. اما ناامید نشوید، گاهی اوقات این روند کمی طولانی میشود.
۲۰- سوال بپرسید.
تظاهر نکنید. سوال بپرسید، حتی اگر فکر میکنید جواب آن را میدانید. شگفتزده میشوید که چقدر کم میدانستید.
۲۱- فرصتها را بجورید.
فرصتها را باید صید کنید، اینطور نیست که خودشان با پای خودشان به سراغ شما بیایند. - شاید به نظر پررو بیایید، اما تا چیزی را درخواست نکنید به شما نمیدهند.
۲۲- به دنبال نقد باشید، نه ستایش؛
شما چیزی یاد نمیگیرید وقتی به شما میگویند چقدر عالی هستید! حتی اگر فکر میکنید کار شما حرف ندارد به دنبال انتقادها بگردید. نهایتا میتوانید آنها را نادیده بگیرید.
۲۳- دوست پیدا کنید، نه دشمن؛
دنیای گرافیک، دنیای کوچکی است. تقریبا همه یکدیگر را میشناسند. این را به خاطر داشته باشید قبل از اینکه بخواهید کسی را از خودتان برنجانید.
۲۴- خبرها زود میپیچد.
یک کارآموز خوب میتواند خیلی سریع به شهرت برسد و پیشنهادهای کاری بالایی دریافت کند.
۲۵- در مناسبتهای کاری حرفهای مست نکنید.
بین «شادی» و «لایعقل» بودن تفاوت است. دومی به ارزش مقام، شهرت و شاید شغل شما تمام میشود.
۲۶- شبکههای اجتماعی آنلاین یک فرصت ویژه هستند.
متاسفانه این یک حقیقت است که «مهم نیست چه چیزهایی میدانی، مهم است که چه کسانی را میشناسی»؛ حرف بزنید، ایمیل بفرستید و در حداقل حالت در توییتر یا فیسبوک عضو شوید.
۲۷- خوش پوش باشید.
اگر کارتان را جدی گرفتهاید، ظاهرتان را نیز جدی بگیرید. مشتریان دوست دارند با کسی وارد کار شوند که به نظر مسئولیتپذیر بیاید.
۲۸- هرگز مجانی کار نکن.
کار مجانی نه تنها حرفه شما را بیارزش میکند بلکه خودتان را هم ضعیف جلوه میدهد. حتی یک مشتری خیرخواه هم از کار شما سود خواهد برد.
۲۹- مذاکره کنید.
اگر واقعا مجبورید مجانی کار کنید، مذاکره کنید. حتما چیزی پیدا میشود که بتوانید بجای پول دریافت کنید.
۳۰- قرارداد را بخوانید.
هرگز یک قرارداد را قبل از خواندن امضا نکنید. همچنین هیچ کاری را بدون قرارداد انجام ندهید.
۳۱- فاکتور باید واضح و چشمگیر باشد.
شرکتها غرق در فاکتورهای مختلف هستند. طرح و رنگ فاکتورتان را چشمگیر کنید تا زودتر نقد شود.
۳۲- چیزی به عنوان کار بیارزش وجود ندارد.
همیشه تمام تلاش خود را بکنید. تنها در این صورت است که در انتها ناراضی نخواهید بود.
۳۳- چیزی به عنوان مشتری بد وجود ندارد.
این دقیقا مسئولیت شماست تا بین مشتری و کار رابطه برقرار کنید. اگر نتوانستید به خودتان فحش دهید، نه به مشتری؛
۳۴- محدودیتها را بپذیرید.
محدودیتها میتوانند بسیار گرانبها باشند. شما را به مبارزه میطلبند و همانگاه است که خلاقیت شکوفا میشود.
۳۵- توجه به محیط زیست یک محدودیت نیست.
ضربهای که کار شما میتواند به محیط زیست بزند غیر قابل انکار است. به عنوان یک طراح باید توجه ویژهای به این مسئله داشته باشید.
۳۶- مسائل خستهکننده، راهحلهای خستهکننده دارند.
یک معلم بزرگ تفکر میگوید: «...سوال کن تا بدانی و به خوبی بپرس تا به خوبی پاسخ بگیری.» - اگر راهحل مناسب را پیدا نمیکنید، شیوه طرح مسئلهتان را تغییر دهید.
۳۷- ایدههای نو معمولا احمقانه به نظر میرسند.
از آنجایی که مقیاسی برای سنجیدن درصد موفقیت ایدههای نو وجود ندارد، در نگاه اول شاید احمقانه ویا حتی غیرممکن باشند.
۳۸- کارهای ابتکاری خودتان را دستکم نگیرید.
بسیاری از مشتریان به دنبال یک ابتکار جدید میگردند، حتی اگر آن بسیار کوچک و پیشپا افتاده باشد.
۳۹- برای هر کارتان توجیه داشته باشید.
مشتریان از کارهای دلبخواهی هراسان میشوند. آنها به استدلال اهمیت ویژهای میدهند، پس برای هر کاری دلیل داشته باشید. حتی اگر غیرواقعی باشد.
۴۰- چند طرح اولیه، بهتر است از یک طرح با اجرای نهایی؛
این کار باعث میشود مشتری احساس کند که شما با کار درگیر شدهاید و همچنین فرصت انتخاب و صحبت کردن به او میدهد. - و مشتریان عاشق انتخاب کردن هستند.
۴۱- با مشتری همراه شوید، جدل نکنید.
شاید حق با شما باشد، اما باید ببینید که مشتری چه میخواهد. همیشه یک راهحل سوم وجود دارد.
۴۲- همیشه جواب «نه» بهترین نیست.
در قبال خواستههای نامعقول مشتریان از کلمه «نه» استفاده نکنید. برای آنها استدلال کنید و دلایل منطقی بیاورید.
۴۳- آماده پیکار باشید.
فضای حاکم بین طراحان گرافیک اغلب پیکارجویانه است. البته این به معنی جنگ و دعوا نیست. - به مرور متوجه میشوید.
۴۴- شکست بخورید اما عقب نشینی نکنید.
وقتی شما برای چیزی بزرگ تلاش میکنید امکان شکست خوردن وجود دارد، این طبیعی است و حتی گاهی ضروری؛
۴۵- مؤثر باشید.
فارغ از اینکه با چه کسی کار میکنید، از خودتان چیزی بجای بگذارید. همچنین وقتی میدانید جایی از کار اشتباه است آن را گوشزد کنید.
۴۶- در قبال اشتباهاتتان مسئول باشید.
اگر کاری را اشتباه انجام دادید، مسئولیتش را بپذیرید. این باعث بالا رفتن اعتماد به شما میشود.
۴۷- درباره ایدههایتان حرف بزنید.
از پسانداز کردن ایدهها هیچ سودی نخواهید برد. درباره آنها با دوستانتان صحبت کنید. در این صورت ایدههای بیشتری به سراغ شما میآیند.
۴۸- از آتلیه بزنید بیرون!
از زندانی کردن خودتان چیزی به چنگ نمیآورید. طبیعت بهترین الهام بخش است.
۴۹- جوایز خوبند، اما واجب نیستند.
آنها میتوانند زینتبخش اتاق شما باشند اما معمولا کسی به خاطر آنها به شما کار سفارش نمیدهد.
۵۰- خیلی خودتان را جدی نگیرید.
کارتان را جدی بگیرید، اما خودتان را جدی نگیرید. کسانی که خودشان را میگیرند تبدیل به چهرهای منفور میشوند.