به مانند بسیاری از طراحان، من نیز به تنهایی کار کردن را ترجیح میدهم. در حالی که به قطعه انتخابی موزیک خود گوش میدهم، روی میز کار خم شده و تنها با ایدههای شخصیام، تا هر ساعتی که بخواهم-بیشتر وقتها تا 3 صبح- کار میکنم.
وقتی به صورت پروژهای و آزاد کار میکنید، در کار و برنامههای خود مستقل هستید و من به شخصه این اختیار را دوست دارم. بنابراین زمانی که یک کارفرما مرا به همکاری با سایر طراحان در یک پروژه خاص دعوت میکند، روح شیطانی درون من ظاهر خواهد شد.
هر چند، باید اعتراف کنم پس از یک یا چند ساعت کار فکری با دیگر طراحان، به سرعت با خود یادآوری میکنم که چه میزان، خلاقیت و ابتکار میتواند خارق العاده باشد و هیچ محدودیتی در این زمینه وجود ندارد. توجه گروهی به ایدهها، فرصتها و امکانهای بینظیری به را به وجود میآورد که به تنهایی پشت میز نشستن، حتی فکر کردن به آنها را نیز ممکن نمیسازد. طراحان در کار گروهی یکدیگر را جلو میبرند و این بسیار فراتر از ترکیب کردن مهارتها برای انجام یک کار است.