نویسنده: بهمن اسلامی
لیگیچر (ligature) یک فرم مجرد در محیط تایپ است که شکل دو یا چند حرف را که اجزای آنها با هم برخورد کرده است به هم متصل میکند و فرم جدیدی از آنها بوجود میآورد.
در لاتین نمونه شایع آن fi و ff میباشد (تصویر ۱). کهنترین مفهوم حروف مرکب را میتوان در خط میخی سومری مشاهده کرد که در بسیاری موارد از ترکیب کاراکترها، حرف مرکبی بوجود آمده و بتدریج در طول تاریخ، آن نویسه هم حتی از حالت لیگیچر درآمده و به کاراکتری مستقل برای خودش تبدیل شده است.
۱. لیگیچرهای موجود در تایپفیس Adobe Caslon
خطاطان قرون وسطی وقتی که به زبان لاتین مینوشتند سرعت نگارش خود را با خلاصه کردن کلمات بالا میبردند. به این کلمات مختصر، اصطلاح «کتیبهنگاری مختصر شده» اطلاق میشد (تصویر ۲). همچنین در خطاطی بلک لتر حروفی که در سمت راست آنها حرکت دایروی قلم وجود دارد (مانند: b و o) با حروفی که در سمت چپشان حلقه دارند (مانند: c، o، d، g، q) به روشی ترکیبی نوشته میشدند که حلقههای سمت راست روی حلقههای سمت چپ میافتاد (تصویر ۳). در برخی کتیبههای دیگر دیده شده که در وقتی که حروف n، m، h در کنار هم میآمدند حرکتهای عمودی قلم در حروف مجاور روی هم میافتاد. این روش مختصر کردن هنگامی که مواد اولیه کتابت (مانند کاغذ) فراوان بود کمتر دیده میشود. در نتیجه کاتبان نوشته را به روش عادی و طولانیتری مینوشتند. با این حال در قرن ۳ و ۴ میلادی هنگامی که مواد اولیه کتابت نایاب و گران شد کاتبان از این روش به دلیل کمبود سطح نوشتار برای نوشتن متنهای طولانی استفاده میکردند.
۲. نمونه کتیبهنگاری مختصر شده (عکس از Wikipedia)
۳. نمونه خطاطی بلکلتر (Black Letter) که در آن از کتیبهنگاری مختصر شده استفاده شده است.
وقتی استفاده از حروف چاپی متحرک در سال ۱۴۵۰ گسترده شد تایپفیسهای اولیه شامل چند لیگیچر میشدند. با این حال بعد از اینکه در ۱۹۵۰ استفاده از فونتهای سانسریف در ماشینهای چاپ و فوتوتایپستینگ شروع شد لیگیچرها مشاهده نمیشوند. (البته دلیل این اتفاق برمیگردد به اینکه معمولاً در آن زمان برای تایپهای سانسریف، لیگیچر طراحی نمیشد) وقتی نرمافزارهای کامپیوتری در ۱۹۸۵ وارد عرصه شدند قابلیت استفاده از لیگیچر را نداشتند. تا مدتی این ویژگی در صحنه تایپ وجود نداشت تا با به عرصه آمدن اوپنتایپ دوباره احیا شد.
در مواردی هم دلایل بوجود آمدن لیگیچر متفاوت است. مثلاً کاراکتر ß در آلمانی (فقط در آلمان و اتریش) به جای حرف s) ſ بلند) که بعد از آن s معمولی آمده است استفاده میشود که البته در این زبان کاربرد زیادی دارد (تصویر ۴). حرف & که اصطلاحاً امپرسند گفته میشود در اصل لیگیچر کلمه «et» است که در اثر تندنویسی به شکل & درآمده است (تصویر ۵). (et در لاتین به معنای «and» میباشد. به طور مثال etc که etcetra خوانده میشود به معنای «و غیره» است. کلمه etc هم گاهی به شکل c& نوشته میشود.) این حرف هماکنون به دلیل استفاده زیاد، یک کاراکتر واحد و لوگوگرام محسوب میشود و لیگیچر نیست.
قبل از اختراع تایپ دیجیتال برای کاهش فاصله بین دو حرف، یک کاراکتر سربی مجزا تراشیده میشد ولی هماکنون به دلیل وجود کرنینگ نیازی به این کار نیست.
۴. نحوه شکلگیری کاراکتر ß (عکس از Wikipedia)
۵. کاراکتر ampersand که قبلا لیگیچر کلمه «et» بوده است. (عکس از Wikipedia)
بعضی از متخصصان هنگام احیای تایپفیسهای قدیمی بعضی از لیگیچرهایی که حروف صامت را به هم متصل میکنند به تایپ اضافه کردهاند. مانند: st و ct.
این لیگیچرها در قرن ۱۸ میلادی بیشتر استفاده میشدند و هماکنون هنگامی استفاده میشوند که قصد ارجاع دادن به آن دوره تاریخی مدنظر باشد (تصویر ۱).
دیفتانگ یا صدای مرکب به لیگیچرهایی گفته میشود که دو مصوت را به هم متصل میکنند که اگر در کنار هم قرار گرفته باشند یک آوای خاص را تداعی میکنند، مانند oeو ae. اینجا دیگر مسئله حذف فضای منفی اضافه یا برخورد حروف با هم (که مهمترین اصل برای بوجود آمدن حروف مرکب در تایپ است) دلیل بوجود آمدن لیگیچر نیست (تصویر ۶).
۶. دیفتانگها (صداهای مرکب) موجود در تایپفیس Adobe Caslon
از جمعبندی نوشتههای بالا میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که لیگیچر در چنین موقعیتهایی بوجود میآید:
۱ـ هنگامی که فاصله بین دو حرف کم شود و در نقاطی به هم متصل شدند. مانند: fl، Th، ff، fi
۲ـ گاهی اوقات برای کاهش فضای منفی بین کلمات و در نتیجه کوتاهتر کردن کلمه که متن را هم کوتاهتر میکند.
۳ـ برای ایجاد فرمهای خاصی که معنای مشخصی در یک زبان دارند مانند et در لاتین یا حرف «لا» در عربی و همچنین آواهایی مانند oe یا ae.
۴ـ برای کاهش میزان حرکات قلم هنگام نوشتن کلمات مانند: hm در خوشنویسی بلکلتر که دو کاراکتر را روی هم مینویسند که البته فقط در خوشنویسی اتقاق اقتاده است و در تایپ از آن اثری نیست و ترکیبات «حـ» در خوشنویسی فارسی مانند کلمه «صخره» در نسخ (تصویر ۷).
۷. مراحل ایجاد کلمه صخره همراه با کرنینگ و لیگیچر (عکس از typophile، عزیز مصطفی)
تنها لیگیچری که به طور معمول در طراحی تایپ فارسی لحاظ میشود دو حرفی «لا» میباشد اینجا این مسئله بررسی میشود که آیا دو حرفی «لا» اصلاً در در مقوله لیگیچر جا میگیرد و ماهیتاً لیگیچر است یا دلایل دیگری برای طراحی آن وجود دارد. به نظر میرسد که ریشه این مسئله به قرون اول اسلام برمیگردد. اَعراب دو حرفی «لا» را در حقیقت یک حرف میدانند و حتی آن را به صورت یک حرف منفرد در کیبورد تایپ میکنند (تصویر ۸). برای روشنتر شدن قضیه اینکه چرا دو حرفی «لا» در نوشتار عربی یک حرف محسوب میشود، اینجا قسمتی از مقالهای که در مجله هنر و مردم با نام «تاریخ خط حرفی در جهان و ایران» آورده شده است:
«در قرن سوم و چهارم هجری یکی از جدالهای مهم شعوبیه بر سر اسم حروف معجم به جای الفبا و ترتیب تجویدی ایرانی آن و شباهت کامل حروف کوفی با حروف اوستا و بویژه شکل همزه و الف و نقص خط کوفی بوده است که عاقبت منتهی به بر هم زدن ترتیب حروف و تغییر شیوه خط و محو بسیاری آثار و جعل آثار و احادیث و اخبار در این زمینه شده است. به موجب حدیثی که نسبت آن را به ابیذر غفاری دادهاند، خط به منزله یک کتاب آسمانی از آسمان به حضرت آدم نازل شده و بیست و نه حرف دارد و «لا» یک حرف است و دو حرف نیست.
۸. لیگیچر «لا» در خط عربی یک حرف منفرد محسوب میشود.
مقصود از این روایت آن است که اختراع خط مربوط به قومی از اقوام نیست که آن را از افتخارات خود بدانند بلکه ساخته و پرداخته آسمان است و شماره حروف الفبای عربی هم همان بیست و نه است که از قدیم علمای فن برای سخنگویی لازم دانستهاند. واضح است که زبان عربی حروف و اصواتی بیشتر از بیست و نه برای ضبط تلفظ خود لازم دارد و «لا» هم نمیتواند یک حرف باشد. هر چند خلفا و شعوبیه به قوه احادیث و اخبار جعلی موفق به تغییر ترتیب حروف و شیوه خط کوفی شدند ولی مسئله شباهت «همزه» و «لا» لاینحل ماند. در خط کوفی مانند خط اوستا الف یا همزه را شبیه لا مینوشتند که بعد از تغییراتی در خط «لام الف» خوانده میشد. این حرف لا در کلمه «الله» که در خط کوفی «لا للله» نوشته میشد دوباره به عنوان حرفی جدید به کار رفته و محو و حک آن به آسانی ممکن نبوده است و به همین جهت در کلیه کتب تجوید و غیره در موضوع شکل این حرف مطالب مهمی نوشتهاند که باعث حیرت مؤلفین در حل مسئله شده است ولی درالمقنع اقرار شده است که این حرف در اصل شبیه حروف اعاجم بوده است.»
شکل نوشتاری «لام الف» در تعلیق و نستعلیق که خطوط اصیل ایرانی است نه به شکل عربی (که حالت ضربدری یا با الف کج است) بلکه به صورت دو حرف مجزا تحریر شده است که نشاندهنده تفاوت نگاه نگارنده به این حروف بوده است. مسلماً تعداد ترکیباتی که در خط فارسی نوشته میشوند سر به فلک میکشد اما هنوز جای سؤال باقی است که چرا ما فارسیزبانان دو حرفی «لا» را مانند اَعراب جزئی از فرآیند طراحی تایپ در نظر میگیریم و حروف ترکیبی دیگر را حساب نمیکنیم؟ از مدارک تاریخی میتوان نتیجهگیری که هنگامی که اولین بار طراحان حروف برای فارسی شروع به طراحی تایپ کردند مجموعه حروف فارسی و عربی را با هم طراحی نموده و «لا» را به دلیل ایکنه اَعراب به عنوان یک حرف در نظر میگیرند جزو این مجموعه قرار دادند تا تمام حروف برای روزنامهای عربی وجود داشته باشد. این نویسه همراه با بقیهی مجموعه حروف سربی وارد ایران شد و هنگام حروفچینی هم توسط حروفچین استفاده شد و به همان منوال هم به تایپ دیجیتال راه پیدا کرد. از لیگیچرهایی که در فارسی میتوان روی آن کار کرد، علامت جمع «ها» است که در نستعلیق به صورت ترکیبی و سرهم نوشته میشود و هنوز هم در تایپ، ابتکاری در این زمینه رو نمایی نشده است (تصویر ۹).
در مواقع دیگری نیز در طراحی تایپ فارسی لیگیچر لحاظ میشود که در همه موارد برای بوجود آوردن ترکیبات خوشنویسی در محیط تایپ است که میتوان گفت چنین رویکردی برای طراحی تایپ فارسی نه تنها از دیدگاه فنی در محیط تایپ دیجیتال غلط میباشد بلکه نتیجه تایپ طراحی شده نامنسجم است به گونهای که پترن یا الگوی کلمات در یک نوشته در موقعیتهایی که لیگیچر وجود ندارد به یک شکل ثابت و منظمی است و با وارد شدن یک لیگیچر به داخل کلمات این الگوی منظم به هم میریزد و شکل کلمات ناهمگون شده و در نتیجه نوشته کمی بهم ریخته به نظر میرسد. با وجود آنکه لیگیچرها در تایپ فارسی باعث خلق شدن ترکیبات زیبایی در کلمات میشود اما هیچگاه یک ریتم یکنواخت را در کل کلمات نمیتوان بدست آورد.
۹. شکل «لا» و «ها» در خط نستعلیق
حال سوال اینجاست که چرا توسعه دهندگان تایپ فارسی در محیط دیجیتال این رویکرد را برای بوجود آوردن ترکیبات خوشنویسی ایرانی در محیط تایپ در پیش گرفتهاند (تصویر ۱۰). در اوان وارد شدن خط فارسی به محیط تایپ به دلیل ماهیت قطعه قطعه بودن محیط تایپ، آنها از ابزارهایی کمک گرفتند که از پیش در اختیار آنها قرار داشت و یکی از آنها لیگیچر بود. در نتیجه راحتترین راه حل برای بوجود آوردن ترکیبات را همان رویکردی در نظر گرفتند که در خط لاتین در محیط تایپ داشتند و شروع به قطعه قطعه کردن ترکیبات خط فارسی نمودند. اما مشکل اینجاست که اگر ما خط فارسی را به صورت کلی با همین رویکرد غلط ارزیابی کنیم، میتوان گفت که هر کلمه یک لیگیچر کامل میتواند طلقی شود.
۱۰. نمونه لیگیچرهای موجود در تایپفیسهای فارسی/عربی لاینوتایپ (Linotype)
خط فارسی (از نسخ گرفته تا ثلث و نستعلیق) تماماً از ترکیباتی تشکیل شده است که اگر بخواهیم آن را با استفاده از روش لیگیچر بسازیم، آنقدر تایپ را چه از لحاظ طراحی و چه از لحاظ پیاده سازی در محیط دیجیتال مشکل ساختهایم که راه برای خلاقیت طراح بسته میشود. آیا این درست است یک خط که کامل از ترکیبات مختلف تشکیل میشود به دو گروه حروف و ترکیب تقسیم کرد؟ (جالب اینجاست که در قدیم هم آموزش خوشنویسی نخست در مورد درست نوشتن مفردات نبود و از همان نخست به شاگرد مشقهای ترکیب نویسی داده میشد که تغییر این رویه را هم میتوان از تاثیرات ورود تایپ به فرهنگ نوشتاری ما تلقی کرد). راه حل درست برای طراحی تایپ فارسی کنار گذاشتن لیگیچر به طور کلی است یا تغییر رویه طراحی تایپ است به گونهای که تایپفیس طراحی شده در نهایت تماماً از ترکیبات تشکیل شود (نه آنکه در یک کلمه هم ترکیب باشد و هم حروف تایپ عادی (تصویر۱۱)).
۱۱. نحوه تاثیر لیگیچر در یک تایپ فارسی. توجه کنید که استفاده از لیگیچر چکونه به ریتم کلمات صدمه زده و باعث ناهمگونی در شکل آنها شده است.
خوشبختانه امروز امکاناتی در دسترس یک طراح تایپ فارسی قرار دارد که میتوان به گونهای جدید به طراحی تایپ نگاه کرد. امروز طراح تایپ فارسی نیازی ندارد که برای شروع به طراحی یک تایپ فقط به حروف اول، وسط، آخر و تنها فکر کند. اکنون زمان فکر کردن به اتصالات، ترکیبها و نقطههاست. در آینده به چگونگی بوجود آوردن یک تایپ با استفاده از ترکیبات به گونهای که تایپفیس ساخته شده فقط از حروف و اتصالات تشکیل شده باشد و نیاز به هیچ گونه لیگیچری نباشد میپردازم. در اینجا تاکید میشود که کنار گذاشتن لیگیچر در فرآیند طراحی تایپ فارسی رویکردی است برای مهیا کردن انعطاف در طراحی قلمهای بیشتر که از اتصالات متفاوت تشکیل شده باشند و همچنین راحتتر کردن فرآیند طراحی تایپ است.
منبع: www.farsitypedesign.com