طراحی برندها :: یاقوت آرت

یاقوت آرت

عضویت در خبرنامه یاقوت
یاقوت در گوگل پلاس

آخرین نظرات
۲۴آبان

طراحی برند کار دشواری است و به این منظور کارها و تحقیقات زیادی باید انجام داده و وقت کافی نیز باید داشته باشید. برای ساخت یک برند باید خلاقیت، تدبیر، و حتی شوخ طبعی لازم را داشت (با توجه به این نکته که برندها طول عمر کوتاهی دارند).
روش‌های زیادی برای طراحی برند جدید و یا باز طراحی برندهای قبلی وجود دارند: می‌توانید بر اعداد و تحقیقات، و یا حتی بر خریداران یا حداقل دریافتی‌ها تمرکز کنید. اما پس از مشخص شدن روش، باید اقدامات عملی را آغاز کرد. به نظر من بهترین راه ساخت یک برند، طراحی است. بیائید این نظریه را عملی کنیم.
1- فقط به لوگوها اکتفا نکنید، هویت بصری مهتر است 

ابتدا باید این تصور غلط را تصحیح کنیم که برند همان لوگو است. این اشتباه را زیاد دیده و البته بسیار متعجب شده‌ام. در واقع برندها به صورت رمزی بر لوگوها دلالت کرده یا آن‌ها را می‌شناسانند. این اولین وظیفه یک برند یا شرکت تجاری است (که به طراحان ارائه شده و بر این اساس لوگوها ساخته می‌شوند). این کار بسیار جالب است، اما تنها کاری نیست که باید انجام شود.
مردم به همه چیز نگاه می‌کنند. به منظور ایجاد یک برندِ قابل تشخیص، باید به طور پیوسته به آن فکر کنید. مساله فقط نگاه مردم به یک لوگو نیست، در واقع مساله اصلی سازگاری و هماهنگی است. در حقیقت برند، نشان دهنده فونت‌ها و رنگ‌های شرکت و نیز آیکون‌ها، آرم‌ها و حواشی مختلف آن می‌باشد. وقتی به استخدام یک شرکت تخصصی در می‌آیید، فقط یک تی شرت نمی‌پوشید، در واقع یک دست کت و شلوار کامل پوشیده (به طور کامل خودتان را وقف کارهای مرتبط با شرکت می‌کنید) و به این ترتیب است که می‌توانید هماهنگی و سازگاری بصری کاملی را در ایجاد برند تحقق بخشید.
همه چیز شبیه یک مهمانی است (برند شرکتی تا حد زیادی بر عناصر بصری پایه ریزی می‌شود). آن‌ها چه پوشیده‌اند؟ چگونه به نظر می‌آیند؟ حتی به چه اتفاقاتی علاقمند هستند؟ به افرادی نظیر Ke$ha یا Lady Gaga فکر کنید، چنانچه آن‌ها در یک جشن بزرگ ببینید، تا چه حد متعجب و غافلگیر می‌شوید؟ برای اینکه این افراد به عنوان برندهایی با وضوح و هویت تصویری بالا شناخته می‌شوند.
به یک شرکت نیز همین طور فکر کنید. مثلاً اگر در Target خرید می‌کنید، و به طور اتفاقی یک تی‌شرت قرمز با شلوار خاکی پوشیده‌اید، ممکن است از شما درباره موجودی کارخانه سوالاتی بپرسند. چرا؟ به دلیل اینکه این شرکت برند بصری دارد که از لوگویی کاملاً قابل تشخیص استفاده کرده و کارمندان نیز لباس‌هایی به همان صورت می‌پوشند.
با طراحی است که می‌توان توانایی کنترل آنچه که مردم می‌بینند و روش دیدن و به خاطر سپاری یک برند را کنترل کرد. لوگو خوب است، اما هویت و شناسایی کامل بسیار بهتر است.
2- صرفاً یک طراح وب نباشید، یک طراح انفعالی بهتر است


گفته بودم که این سایت کاربرپسند است


آنچه که اخیراً در میان عناوین شغلی مختلف به آن توجه کرده‌ام، این است که تقریباً نیمی از آن‌ها، از شما می‌خواهند کارهایی را انجام دهید که کاملاً غیر مرتبط با آن‌ها است. مثلاً پذیرش‌گرهایی را نیاز دارند که در اصل رئیس دفتر و نماینده فروش محصولات هستند. یا از یک همکار اجرایی می‌خواهند که کار فروش به افراد یا طراحی‌های گرافیکی را انجام دهد. در مواردی هم از طراحان گرافیکی می‌خواهند که بر برنامه‌نویسی یا توسعه شبکه نظارت کنند. حوزه کاری عناوین شغلی باید با نیازهای شرکت توسعه، و شرح داده شده و هر یک از افراد نیز باید وظیفه شغلی خود را به خوبی بدانند.
به اعتقاد من به هنگام ایجاد یک برند، به چیزهایی نیاز داریم. چنانچه به دنبال ساخت برند و تلاش برای استخدام افراد مختلف با عناوین شغلی متفاوت می‌باشید، در عین توجه به سرعت، دقت کافی را مبذول دارید. از سوی دیگر، به افرادی نیاز خواهید داشت که از ساخت برند آگاهی کامل داشته و کار آن‌ها صرفاً راه‌اندازی یک وب‌سایت در زمان مشخص نباشد.
به نظر من، برندها، شرکت‌هایی هستند که اولین هدف آن‌ها ایجاد ارتباط با مشتریان است. برندها، تجارتی با شرایط انسانی هستند و باید در این سمت و سو توسعه یابند. بنابراین، نباید صرفاً به دنبال هر توسعه دهنده یا طراح سایتی بود که توانایی ایجاد یک سایت را دارد. در واقع من در جستجوی یک طراح انفعالی یا حداقل فردی که چنین روابطی را درک می‌کند، می‌باشم. طراحان انفعالی کسانی هستند که برای ارائه خدمات و یا ایجاد محصولات قابل استفاده و مفید تلاش می‌کنند. تلاش و دانش آن‌ها منجر به طراحی‌های کاربر محور شده و اتصال کاربران حقیقی را به وب سایت نتیجه می‌دهد. این افراد به ایجاد احساس خوب نسبت به برند شما و دسترسی آسان‌تر به شبکه‌های آن‌لاین کمک می‌کنند.
من به شخصه، در جستجوی افرادی که کار آن‌ها صرفاً تحقیق در حوزه بازاریابی است، نرفته و افرادی را استخدام می‌کنم که از تحقیقات خود در جهت ایجاد ارتباط قوی بین من و مشتریان استفاده می‌کنند. مهم است که برندها گروهی از کارمندان را دور هم جمع کنند کهریا، فقط به انجام یک کار یا حرفه نمی‌پردازند، بلکه باید افرادی را بکار گیرند که از طراحی کمک گرفته و راهی به ایجاد ارتباط با مشتریان پیدا کنند.
3- صرفاً به ایده‌ها فکر نکنید، پیش نمونه‌ها و الگوها بهترند


شاید شما هم مثل من، هر روز به دنبال یک ایده و فکر جدید بگردید. به نظر من این ویژگی به مانند یک موهبت الهی است و در این شرایط می‌توان توانایی دستیابی به ایده‌های جدید و پیش برنده را بسیار اعجاب انگیز دانست.
در هر صنعت یا هنری، چنانچه من مقابل شما بنشینم و صرفاً درباره ایده‌هایم سخن بگویم، شاید برای شما جالب باشد، اما نمی‌تواند شما را هیجان زده کند. بهتر است ایده‌های تخیلی خود را به همراه جنبه‌های مختلف، نحوه جمع آوری و ارائه، و در نهایت چگونگی بکارگیری آن‌ها، ارائه کنید. با طراحی است که توانایی خلق پیش نمونه‌ها و الگوها را به دست می‌آورید. این نمونه‌ها سبب می‌شوند تا در نظر کارفرمایان جذاب‌تر به نظر بیایید، چرا که آن‌ها را می‌توان به واقع دید. استفاده از نقشه‌های 3 بعدی یا 2 بعدی، باعث کاهش چشمگیر تصورات اشتباه و نادرست در افراد می‌شود.
اگر به دنبال تامین بودجه در ساخت برندها هستید، پیش نمونه‌ها بسیار کمک کننده هستند. چنانچه نگاهی به یکی از بهترین پایگاه‌های تامین بودجه برای پروژه‌های خلاقانه یعنی Kickstarter بیاندازید، منظور من را بهتر متوجه خواهید شد. آن‌ها عموماً پیش نمونه‌هایی دارند که افراد را به سمت سرمایه گذاری و دلبستگی بیشتر ترغیب می‌کند. افراد می‌توانند منافع خود را دیده و خودشان یا دوستانشان را در حین استفاده از این ابزارها تصور کنند. نه اینکه صرفاً به خیال پردازی‌های شخصی خود مشغول باشند، که البته در مواردی ممکن است اشتباه نیز باشند.
این پیش نمونه‌ها علاوه بر تهیه بودجه مورد نیاز، می‌توانند افراد شخصی را به سرمایه‌گذاری در ساخت برند ترغیب کنند. در این صورت، اشتراک و صحبت درباره ایده‌ها کنار گذاشته و از طریق پیش نمونه‌ها به نوعی مشتریان را به دام انداخته و آن‌ها را به سرعت به سمت سرمایه‌گذاری برندهای تلفن همراه، کفش و ... می‌کشانند.
کنترل ایده‌ها با طراحی، تنها از طریق پیش نمونه سازی و طراحی الگوها ممکن می‌شود.
4- به اجرای پروژه به عنوان راهی برای تفکر نگاه کنید

ممکن است چیزهایی درباره آنچه که افراد آن‌ها "تفکر طراحی" می‌نامند، شنیده باشید. اساساً این اصطلاح روش فکر کردن را به هنگام حل یک مساله به صورت خلاق، توصیف می‌کند. در واقع طراحی روش حل مساله است و باید این گونه به آن نگاه کرد.
تفکر طراحی به معنای این است که مسائل جدید با راه حل‌های قدیمی حل نمی‌شوند و به خلاقیت شما نیاز دارند. به این ترتیب است که مشتریان و برندها را به سمت خود می‌کشانند. از سوی دیگر، تفسیر این اصطلاح صورت دیگری نیز خواهد داشت: افراد شرکتی، حسابداران، مدیران و افرادی از این دست را نیز می‌توان طراح نامید، وقتی که از طراحی به عنوان راهی برای حل مسائلشان استفاده می‌کنند.
چرا این حرف را می‌زنیم؟ به دلیل اینکه طراحی قدرت و کاربری زیادی دارد. طراحی می‌تواند احساسات، تصورات و حتی آنچه به سمت آن می‌روید را کنترل کند. برندهای معتبر از این توانایی برای ایجاد و برقراری ارتباط با مشتریان خود استفاده می‌کنند. اگر تجارتی به دنبال این ارتباط باشد، باید در آن فهم دقیق و عمیقی از طراحی، خلاقیت و نوآوری دیده شود.
امروزه بسیاری از برندهای مورد علاقه ما از تفکر طراحی استفاده کرده و مدیران ارشد اجرایی دارند که، در وهله اول به طراحی اهمیت می‌دهند. از جمله این افراد می‌توان Steve Jobs و Dieter Rams را نام برد. البته افراد جوانی نظیر Mark Zuckerberg نیز بوده‌اند که نتوانسته‌اند به حد کافی پیشرفت کنند، چرا که صرفاً به دنبال حداقل درآمد و بودجه بوده و به ایجاد تعامل اهمیت نمی‌دهند. تفکر طراحی به این معنا نیست که تجارت خود را با پروژه‌های طراحی مختلف و مهم بهم بزنید، بلکه باید آن‌ها را یک مساله بزرگ دانسته و خلاقانه به آن نزدیک شوید.
نتیجه
نمی‌دانم چگونه باید قدرت یک طراحی خوب را توصیف و بر آن تاکید کنم. در واقع قدرت یک طراحی خوب از هر روش بازاریابی یا تکنیک احساسی که تا کنون دیده‌ام، بسیار بیشتر است. امروزه برندهای موفق به این امر واقف و از طراحی برای پیشرفت و مسلط شدن بر تمام دنیا استفاده می‌کنند. تبدیل تجارت به یک برند معروف صرفاً به یادگیری طراحی‌های خوب و تفکر مناسب وابسته است.

منبع


۱۲۴۵نمایش ۹۳/۰۸/۲۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی